نسل بعدی مراکز داده

با نگاهی به دهه گذشته می‌توانیم از یک سو،  مجموعه گسترده‌ای از نوآوری‌‌ها را مشاهده کنیم   

که در دنیای IT سروصدای زیادی به پا کرده‌اند و امید زیادی به آینده آن‌ها وجود دارد و از سوی دیگر، شک و تردیدهای فراوانی را مشاهده کنیم که درباره استفاده از این فناوری‌ها به چشم می‌خورد، به ویژه زمانی که استفاده از این فناوری‌ها به معنای تغییر روش انجام کارها باشد.


کافی است تا پیشرفت سریع نرم‌افزار به‌عنوان خدمات یا Software as a Service را در نظر بگیرید. در ابتدای دهه قبل، هیچ‌کس نام Salesforce.com را نشنیده ‌بود و تعداد کمی از سازمان‌های فنی و کسب‌وکارها به این مسئله فکر می‌کردند که می‌توان نرم‌افزار را در قالب مدل ارائه مجوز هنگام ثبت‌نرم‌افزار یا مبتنی بر اشتراک خریداری کرد. اما در حال حاضر، Salesforce.com برای همگان نامی آشنا است و ارائه‌دهندگان خدمات آی‌تی مدل SaaS را به عنوان یک روش بالقوه و مناسب برای فروش نرم‌افزار پذیرفته‌اند. حتی مایکروسافت نیز تصمیم دارد آفیس را در محیط ابری ارائه دهد.

در مرحله بعدی، مجازی‌سازی قرار دارد که از بعد تکنیکی کمی قدیمی‌تر است و می‌توان به آن همانند مین‌فریم‌های نسل دوم شرکت آی‌بی‌ام نگاه کرد. این فناوری بعد از چهار دهه توانسته‌ معماری x86 و نحوه پیاده‌سازی سیستم‌عامل‌ها و برنامه‌ها را متحول کند.

آنچه که فناوری‌های فوق به آن نیاز داشتند ارائه یک ایده راهگشا بود که بتواند پاسخ‌گوی نیازهای فراوان کسب‌وکار باشد، با استفاده از SaaS می‌توان نود درصد از قابلیت‌های برنامه‌های در مقیاس سازمانی را با کمترین یا حتی بدون هرگونه هزینه اضافی در محیط ابری پیاده‌سازی کرد. با استفاده از مجازی‌سازی سرورها، دنیای آی‌تی توانست مشکلات مراکز داده، نظیر نگهداری و هزینه انرژی را کاهش داده و سناریوهای مقابله با خطاهای پیش‌بینی نشده را کم‌هزینه‌تر و آسان‌تر کند و فرآیند افزودن منابع محاسباتی را تقریباً به یک کار آنی و بدون درنگ تبدیل کند. منافع و ارزش هر یک از این فناوری‌ها، به حدی آشکار بود که پذیرفته‌شدن و عمومیت یافتن آن‌ها فقط به کمی زمان نیاز داشت.

درحال‌حاضر، ما منتظر نوآوری دیگری هستیم که به زودی در مراکز داده استفاده خواهد شد. شاید پیش از این عباراتی نظیر Unified Computing، Utility Computing، Agile Computing و Cloud Computing را شنیده باشید. شاید این طور به نظر برسد که این کلمات برای بازارگرمی به کار برده می‌شوند، اما این ایده‌ها در حال منسوخ‌کردن مراکزداده سنتی و یکپارچه‌سازی سرورها هستند. پلتفرم‌های محاسباتی یکپارچه کنونی، متعهد هستند تا همه چیز را یکپارچه‌کرده و تا حد ممکن سرویس‌ها را از طریق سرورهای کمتری پیاده‌سازی کنند و هر روز شاهد آن هستیم که شرکت‌های معتبر با مراکز تحقیقاتی بزرگ‌تر و بودجه تحقیقاتی بیشتر، موفق می‌شوند تا یکی دیگر از ریسک‌های پیش رو را از میان برداشته و ما را به این هدف نزدیک‌تر کنند.

مراکز داده در یک جعبه

برای پیاده‌سازی یک برنامه کاربردی چه کارهایی باید انجام داد؟ مدیر پروژه وظیفه دارد تا در ابتدای پروژه با مدیر سرور، مهندسان شبکه و متخصصان رسانه‌های ذخیره‌سازی یک جلسه آغازین تشکیل دهد. این جلسه برای برنامه، خبر بدی برای برنامه شما به شمار می‌آید، زیرا این گروه از متخصصان، افراد هوشمندی هستند و در زمینه‌های مختلفی تجربه دارند و این یعنی آن‌که این افراد سؤالات زیادی خواهند پرسید و ایرادهای زیای را از برنامه شما، تأثیر آن بر شبکه و منابعی که لازم است تا این پروژه عملیاتی شود، مطرح خواهند کرد و بدون آن‌که خودتان متوجه شوید، وارد فرآیندی خواهید شد که هدف از آن اطمینان از درستی و صحت اجرای پروژه است.

مشتری یکی از شرکت‌های ارائه‌دهنده محیط محاسبات یکپارچه ادعا کرد که او نزدیک به هجده‌ماه‌زمان صرف کرد تا نیاز سازمان به سرورها را برای پیاده‌سازی پروژه‌ای خاص در سطح سازمان تدارک ببیند. اگرچه این نمونه بارزی از عدم تمایل سازمان‌ها به مواجه با تحولات و نیازهای جدید است، اما وقتی فریم‌ورکی ایجاد شده است تا با مشکلات کنونی آی‌تی دست‌وپنجه نرم کند، یعنی فریم‌ورک باید هوشمندی و سرعت کافی را برای حل مشکلات سازمان‌های بزرگ نیز داشته‌باشد.

زمانی که شما در مرحله برنامه‌ریزی هستید می‌توانید چینش تجهیزات و کابل‌ها را به هر شکل که مناسب است، فراهم کنید. شما به اتصال‌هایی به رسانه ذخیره‌سازی نیازمند هستید تا محیط ذخیره‌سازی جانبی و منبع برق جانبی را برای شما فراهم‌کند. ممکن است به چیزی بیش از شبکه با پهنای باند گیگابیت نیاز داشته باشید و برای مقابله با مشکل قطع احتمالی آدرس‌های IP به چندین سوییچ و مسیر ارتباطی نیاز داشته باشید.

اگر در حال پیاده‌سازی محیط با استفاده از سرورهای 1U هستید (سرورهای منفرد و مستقل از هم)، در این صورت به احتمال زیاد حجم زیادی از سیم و کابل از پشت سرور شما خارج خواهد شد. در صورت استفاده از KVM و چندین نمونه از این سرورها با حجم بسیار زیادی از کابل‌ها مواجه خواهید شد که منظم‌کردن آن‌ها به داشتن مدرک دکترا در زمینه کابل‌کشی ساخت‌یافته نیاز دارد.

در طول چندسال گذشته، شرکت‌های پیشرو و نوآور مانند سیسکو، اچ‌پی، آی‌بی‌ام و Egenera مبالغ زیادی را در واحدهای تحقیق و توسعه خود سرمایه‌گذاری کرده‌اند. این شرکت‌ها به دنبال آن هستند تا نه‌تنها سرورهای خود را یکپارچه‌سازی کنند، بلکه بتوانند تجهیزات مرتبطی نظیر شبکه و رسانه‌های ذخیره‌سازی  را نیز به صورت یکپارچه‌شده ارائه دهند. نتیجه تلاش این شرکت‌ها، باعث خواهد شد تا مراکزداده شما در طول پنج تا ده سال آینده ظاهری کاملاً متفاوت به خود بگیرند.

کیس مربوط به سرورهای تیغه‌ای را در نظر بگیرید که تنها دو کابل ارتباطی به سوییچ توزیع یا سوییچ مرکزی شما خواهد داشت. شرایطی را تصور کنید که پهنای باند مورد نیاز شما به صورت مشترک از طریق این دو مسیر فراهم می‌شود و کاری می‌کنید که این ساختار برای سیستم‌عامل همانند یک رابط فیبر نوری یا رابط iSCSI یا رابط GigE یا رابط 10GigEعمل کند.

دنیایی را تصور کنید که در آن مدیر رسانه ذخیره‌سازی LUNهای رسانه را طوری تنظیم می‌کند که شما بتوانید بعدها و با استفاده از شماره منحصربه‌فرد جهانی LUN (معروف به WWPN) به آن دسترسی داشته‌باشید و درنهایت زمانی را تصور کنید که برای ایجاد زیرساخت لایه اول به منظور اضافه کردن، تغییر شبکه یا سرویس‌های ذخیره‌سازی به حضور درمحل نیازی نباشد. امروزه، پلتفرم‌های محاسباتی یکپارچه مبتنی بر رویکرد «یک‌بار کابل‌کشی کن» یا همان مراکزداده در یک جعبه واقعی رؤیایی دور از دسترس نیستند. این ایده‌ با سرعت زیادی در حال پیاده‌سازی و تکامل است.

اگر چنین ایده‌ای برای شما خوشایند به نظر آید، به این معنی نیست که آن ایده حتماً برای مدیر ارشد مالی سازمان شما نیز خوشایند است. اجازه بدهید با مسئله انرژی مصرفی و نیاز به آماده‌سازی مرکز داده شروع کنیم. شرکت Tudor Perini، یک شرکت تأسیساتی و ساختمانی یک میلیارددلاری است که به‌تازگی به بزرگ‌ترین مشتری UCS برای تجهیزات سیسکو تبدیل شده‌است.

 جیمز مک گیبنی مدیر مرکزداده شرکت Tudor Perini می‌گوید: «این شرکت مجموعه سرورهای خود را از چهارصد سرور فیزیکی به 36 سرور تیغه‌ای سیسکو تبدیل کرد که روی چهار اتاقک یا رک از نوع UCS کار می‌کنند.» در همین زمان گروه جیمز مک گیبنی موفق شد در عرض 58 روز، پنج مرکز داده فیزیکی در سراسر امریکا را به یک مرکزداده تبدیل کند، این کار موفقیت بزرگی بود که البته کمک‌های شرکت سیسکو نیز در آن نقش مهمی داشت.

جیمز مک گیبنی نمی‌توانست میزان واقعی هزینه ناشی از صرفه‌جویی در تجهیزات، انرژی مصرفی، هزینه‌های مدیریتی و نگهداری را دقیق مشخص کند، اما او فکر می‌کند که به این ترتیب در بودجه IT به میزان شصت‌درصد صرفه‌جویی‌خواهدشد. زمان بازگشت سرمایه‌گذاری نیز به دلیل نداشتن رقم دقیق صرفه‌جویی نامشخص بود، اما در خوش‌بینانه‌ترین حالت سرمایه‌گذاری انجام‌شده در کمتر از یک سال جبران می‌شود. با در نظر گرفتن دوره زمانی چهار ساله برای بازگشت سرمایه‌گذاری به نظر می‌رسد که این پروژه و زمان کوتاه بازگشت سرمایه آن می‌تواند مدیران ارشد مالی هر شرکتی را به خود جلب کند.

راهبرد مورد نیاز برای موفقیت

اگر بهره‌وری فضا،  انرژی و سرعت بالا در فرآیندهای کسب‌وکار برای شما مهم است، سؤال اصلی این نیست که چه زمانی سراغ راهکار محاسبات یکپارچه خواهیدرفت، بلکه سؤال اصلی این است که کدام فروشنده، راهکار مدیریتی و راهبرد مهاجرت شما را با کمترین مخاطرات به چنین مقصودی می‌رساند. با وجود نام‌های بزرگ در دنیای محاسبات یکپارچه می‌توان گفت که اگر شما روی فناوری‌های سیسکو، اچ‌پی، آی‌بی‌ام یا دل سرمایه‌گذاری کنید، در این صورت به مدت ده سال به عنوان مشتری خدمات این سازمان‌ها، باقی خواهید ماند. بنابراین پاسخ به این معادله چند مجهولی و انتخاب فناوری و شرکت مناسب به این بستگی دارد که نیازهای کلی زیرساخت مدیریتی شما چیست. احتمالاً برای درک بهتر نیازهای خود باید بتوانید از نمودارها و دیاگرام‌ها کمک بگیرید.

باید ابتدا در این باره تصمیم بگیرید که آیا شما به ارائه‌دهنده‌ای نیاز دارید که بتواند یک راهکار سخت‌افزاری و نرم‌افزارهای پیشرفته مورد نیاز را برای خودکار کردن قوانین پیچیده کسب‌وکار و برنامه‌های مرتبط به طور کامل و یکپارچه به شما ارائه دهد؟ در این صورت اچ‌پی و آی‌بی‌ام بهترین گزینه‌های موجود هستند. اگرچه بسیاری از شرکت‌ها از میزان تحمل خطا و توانایی‌های VMware ESX و ترکیب آن با سیستم‌های مدیریت شبکه خود راضی هستند، اما همه آن‌ها به گروهی از مهندسان آی‌بی‌ام یا اچ‌پی نیاز ندارند و می‌توانند بدون آن‌ها نیز براساس رویدادهایی که در طول زمان رخ‌می‌دهد زیرساخت مناسب را برای خود ایجاد کنند. در این صورت سخت‌افزار و نوآوری‌های مبتنی بر نیازهای آینده در طراحی UCSهای سیسکو می‌تواند همه آن چیزی باشد که شما به آن نیاز دارید.

بازیگران اصلی
با این اوصاف، به احتمال زیاد شما تاکنون به فکر ایجاد یک زیرساخت محاسباتی یکپارچه به‌عنوان بخشی از برنامه‌هایی هستید که درنهایت قرار است محیط محاسباتی با قدرت پتافلاپ ایجاد کند. محیطی محاسباتی که  نظیر آن را می‌توان در ابرکامپیوتر Roadrunner شرکت آی‌بی‌ام مشاهده کرد. نگران نباشید، زیرا امروزه دیگر پلتفرم‌های محاسباتی یکپارچه به فضای زیادی نیاز ندارند. درحقیقت، در بسیاری از موارد فضای یک رک همه آن چیزی است که به آن نیاز دارید، زیرا یکی از منافع محاسبات یکپارچه‌، کوچک شدن مراکزداده است نه گسترده شدن آن‌ها.

اگر شما کیس یک سرور تیغه‌ای را در کنار کیس مربوط به سخت‌افزار محاسبات یکپارچه قرار دهید، تفاوت زیادی بین آن دو مشاهده نخواهید کرد. اما اگر آن‌ها را دقیق‌تر بررسی کنید پی‌خواهید برد که درحال‌حاضر، رقابت بر سر I/O مجازی و پشتیبانی از میزان نامحدود حافظه است.

سیسکو که کمی دیرتر از دیگران وارد رقابت درزمینه Utility Computing شده‌، نوآوری‌های زیادی را در این زمینه ارائه‌کرده‌است. نوآوری‌های زیادی در کیس‌های سرورهای تیغه‌ای نوع UCS وجود دارد که آن‌ها را از بعد مهندسی بسیار جذاب می‌کند. سیسکو نخستین شرکتی است که مفهوم Stateless Server Computing را پیاده‌سازی کرد. این عبارت به طور خلاصه به آن معناست که سرورهای تیغه‌ای نوع UCS شرکت سیسکو برخلاف سرورهای تیغه‌ای مرسوم، از هیچ‌گونه بایوس یا فرم‌ویر استفاده نمی‌کنند. درنتیجه، بدون استفاده از کیس‌های UCS استفاده از این سرورها، عملاً غیرممکن است.

نکته جالب درباره این سرورها  این است که بایوس و فرم‌ویر به‌طور کامل از سخت‌افزار فیزیکی مجزا شده و به عنوان ویژگی‌های سرور می‌توان آن‌ها را مدیریت کرد. در حقیقت، همه مؤلفه‌های سخت‌افزاری یک سرور معمولی به حالت انتزاعی تبدیل شده و به صورت مستقل از هم و در قالب یک فایل XML به مدیر UCS معرفی می‌شوند. اینجا است که تفاوت‌های جذاب این نوع سرورها روشن می‌شود. فرض کنیم که شما یک وب سرور استاندارد دارید که تأییدیه اجرای آن روی یک پلتفرم سخت‌افزاری را در اختیار دارید. این ویژگی‌های سخت‌افزاری می‌توانند در قالب یک الگو دسته‌بندی شده و در یک لحظه به تعداد دفعات دلخواه شما پیاده‌سازی شوند. حال فرض کنیم که وب‌سرور شما به دو رابط شبکه GigE و یک کانال فیبر نوری HBA نیاز دارد تا از طریق آن به SAN متصل شود.

با استفاده از UCSهای شرکت سیسکو همه آن منابع سخت‌افزاری را می‌توانید به‌عنوان یک پروفایل خدماتی تعریف کرده و این الگو را هر زمان که نیاز باشد، پیاده‌سازی کنید. فرض کنیم مهندس واحد رسانه‌های ذخیره‌سازی می‌تواند از قبل مجموعه‌ای از LUNها را تعریف کند. در این صورت شما نیز می‌توانید پروفایل تجهیزات خدماتی خود را براساس WWPNهای متناظر با آن LUNها تعریف کنید و آن‌ها می‌توانند به‌طور خودکار به سرورهای مجازی که به‌تازگی پیاده‌سازی می‌شوند، متصل شوند یا آن‌که در صورت لزوم به یکی از سرورهای تیغه‌ای نوع UCS متصل شوند.
سیسکو به تازگی نسل دوم سرورهای تیغه‌ای خود را با نام رمز Ventura ارائه‌کرده‌است. این سرورها که نتیجه همکاری مشترک با اینتل است، از یک ASIC سفارشی استفاده می‌کند که به آن امکان می‌دهد تا 384 گیگابیت رم را از سوکت یک سرور تیغه‌ای با دو پردازنده آدرس‌دهی کند. این یک تحول مهم است، زیرا یکی از مشکلات مربوط به سرورهای تیغه‌ای با دو سوکت برای پردازنده‌های Intel Xeon 5500 این است که این سرورها حداکثر می‌توانند 144گیگابایت رم را آدرس‌دهی کنند. با استفاده از فناوری حافظه توسعه‌یافته یا Exentended Memory که توسط سیسکو ارائه می‌شود، هر ASIC می‌تواند چهار اسلات حافظه DIMM را با حداکثر سرعت آن‌ها به یک رابط حافظه نگاشت دهد. درنتیجه، هر سرور تیغه‌ای از نوع Ventura حاوی 48 رابط DIMM است در حالی‌که سرورهای تیغه‌ای استاندارد دو سوکتی می‌توانند تا دوازده رابط DIMM داشته‌باشند. با ارائه 48 رابط DIMM روی هر سرور تیغه‌ای Ventura می‌توانید برای نیاز حافظه سرورهای مجازی از رم‌های ارزان‌تر استفاده کرده یا آن‌که با نصب حافظه‌های هشت‌گیگابایت روی هر اسلات، تعداد سرورهای مجازی در هر سرور تیغه‌ای را به حداکثر برسانید. ارائه این میزان حافظه روی سرورهای تیغه‌ای، یک قابلیت منحصر به فرد است که در حال حاضر تنها در سرورهای تیغه‌ای شرکت سیسکو ارائه می‌شود.

I/O مجازی نیز یکی از ویژگی‌های مهم در UCSهای سیسکو است. این مورد نیز به‌طورمستقیم با کیس و نرم‌افزار مدیریتی مجموعه در ارتباط است. درنتیجه، هیچ یک از اسلات‌های سرورهای تیغه‌ای با I/O مجازی درگیر نیست. متأسفانه برای آن‌که بتوان در کیس‌های UCS سیسکو I/O مجازی داشت، باید I/O مجازی را از طریق سوییچ‌های ارتباطی فیبر نوری مدل Nexus که توسط سیسکو ارائه می‌شود، جابه‌جا کنید. زیرا پروتکل کنترلی لایه سه که بار I/O مجازی را مدیریت می‌کند ساختار انحصاری دارد. در مقابل آی‌بی‌ام و اچ‌پی از سناریوهای I/O مجازی مختلف پشتیبانی می‌کنند که در آن‌ها می‌توان از تجهیزات ارائه‌دهندگان مختلف استفاده کرد.

اما سیسکو که یک رقیب تازه وارد در این بازار به شمار می‌رود به همراه اچ‌پی سال‌ها است که به عنوان رهبران بازار سرورهای x86 مطرح هستند. سیسکو به وضوح اعلام می‌کند که شرکت اچ‌پی با عرضه جداگانه نرم‌افزار ضروری مدیریت از فرآیند خرید سرور یک حرکت رقابتی انجام می‌دهد. اما حاشیه سود و رقابت در بازار سرورها بسیار ناچیز است، در نتیجه منطقی است که اچ‌پی نیز تمرکز بیشتری را روی نرم‌افزارهای جانبی مرتبط با سرورها داشته‌باشد. در طرف مقابل شرکت سیسکو به‌عنوان یک تازه‌وارد توانایی ارائه قیمت بالاتر را برای یک بسته کامل و بی‌نظیر با قابلیت‌های اختصاصی دارد و همچنین به واسطه ارائه نرم‌افزار مدیریت سرورها، با شرکت اچ‌پی رقابت کند.

آنچه که به ارزش UCSهای شرکت سیسکو می‌افزاید، توانایی تعیین نوع سخت‌افزار مورد نیاز و همچنین توانایی آن در کنترل یکپارچه چندین UCS بدون هر گونه هزینه اضافی است. یکی دیگر از قابلیت‌هایی که به عنوان ارزش افزوده این سیستم‌ها مطرح است، این است که با استفاده از مدیر UCSهای سیسکو، تعامل شما با سوییچ و روترهای سیسکو به حداقل می‌رسد. اما UCS در رقابت با تجهیزات اچ‌پی، BMC و CA ضعف‌هایی نیز دارد.  UCS نمی‌تواند بارکاری واقعی هر یک از سرورهای مجازی در حال فعالیت در محیط شما را مدیریت کند. همچنین سیسکو ابزارهای مدیریت تغییرات، ابزارهای تنظیم سیستم یا ابزاری جهت کنترل وضعیت و صحت برنامه‌ها ارائه نمی‌دهد.
سایر شرکت‌ها
در این میان، نباید شرکت مطرح آی‌بی‌ام را فراموش کرد. شرکتی که قدیمی‌ترین، مهم‌ترین و پیشروترین شرکت در زمینه ارائه سرورهای سازمانی به شمارمی‌رود. در اصل راهبرد آی‌بی‌ام در بازار UCSها بسیار شبیه به سیسکو است و این شرکت نیز با ارائه IBM BladeCenter و I/O مجازی و یکپارچه‌شده که از طریق محصول Open Fabric Manager مدیریت می‌شود، روشی مشابه با روش سیسکو را در پیش گرفته است.

ابزار مدیریتی پیشرفته ارائه‌شده به همراه BladeCenter نیز همانند UCS، مجموعه‌ای از توانایی‌های سخت‌افزاری تأثیرگذار فراهم می‌کند. همچنین توانایی آدرس‌دهی سرورها، ارائه WWPN برای ارتباط با SAN و موارد مشابه و نیز توانایی ارتباط خودکار این آدرس‌ها به سرورهای تیغه‌ای مورد نظر از جمله این موارد هستند. از دیگر موارد جالب و تأثیرگذار، می‌توان به توانایی BladeServer برای مقابله با خطاهای منجر به از مدار خارج شدن سرورها اشاره کرد که در این موارد نیز یک سرور جانبی در همان کیس یا کیس دیگر وجود دارد که به‌سرعت جانشین سرور غیرفعال شده می‌شود. سرور جانبی به طور خودکار همه ویژگی‌های سرور اصلی را به ارث می‌برد که می‌توان به آدرس پورت و نگاشت‌های I/O اشاره کرد. آخرین موردی که باید به آن اشاره کرد، محصولات مشترک دو شرکت دل و Egenra است که از طریق تجهیزاتی نظیر PAN Orchestration (در اینجا PAN سرنام Processing Area Network است)، محصول Egenra روی سرورهای دل، قصد رقابت با بقیه بازار را دارند.

در حالی که دل به واسطه تعداد مشتریان از شرکت سیسکو جلوتر است، اما از آنجا که واحد محاسبات یکپارچه این شرکت هم‌اکنون در حال توسعه است، در رقابت با دیگران با دشواری‌هایی مواجه خواهد شد. اول آن‌که شرکت دل در اصل قصد دارد تا فناوری شرکت Egenra را به صورت OEM عرضه کند و در این فرآیند پشتیبانی سطح اول توسط دل و پشتیبانی سطح دوم و سوم توسط Egenra ارائه خواهد شد. در حالی که با استفاده از محصولات آی‌بی‌ام، اچ‌پی و سیسکو همه نیازهای خدماتی و پشتیبانی مورد نیاز شما توسط یک شرکت ارائه می‌شود و هیچ نوع رابطه‌ای از نوع OEM به چشم نمی‌خورد که لازم باشد نگران پیچیدگی‌های آن باشید.

بنابراین، با وجود آن‌که دل یکی از مطرح‌ترین بازیگران بازار سرورهای x86 است و در حالی که شرکت Enegra، یکی از بازیگران اصلی در عرضه محصولات مجازی‌سازی I/O و سازماندهی سازمانی است، درنتیجه، روشی که دل در پیش خواهد گرفت تا در این بازار رقابتی جدید نیز باقی بماند، یکی از موضوعات بحث‌انگیز و جالب خواهد بود.